چشم گشودیم
فاصله خندید
بر دست هایمان
رقصان لابلای انگشتانم
آسمان
مهتاب
آنجا
پشت لانه ی کلاغ ها
کودکانش را می لیسد
اکنون که بر زمان ایستاده ام
باد می آید
فاصله خندید
بر دست هایمان
رقصان لابلای انگشتانم
آسمان
مهتاب
آنجا
پشت لانه ی کلاغ ها
کودکانش را می لیسد
اکنون که بر زمان ایستاده ام
باد می آید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر