۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۱, شنبه

باور نو


چمباتمه زده

کودک سال خورده

خسته از فرسایش خاک

چوب-خط بازی می کند

 

اقیانوس واژگون کلمات محو

تعبیری نو می خواهد

 

افق همیشه قرمز نیست

باران را بی ابر بخوان

 

کودک ژولیده-ژنده پوش

ایستاده خواب می بیند

خاک خیس خموش

زیر پایش سست

می گریزد

 

باران همیشه زایش نیست

 

کتاب را از نو بخوان

حروف نا خوانایش

انسان نبوده است!

۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۷, سه‌شنبه

تعبیر خواب


خوابت را بگو

ستاره ها امشب بی قرارند

 

تابستان

میهمان ماست

و ناشتایی تا شام

آب یخ می خواهد

 

باغچه را هر صبح می خوانم

پی چشم های بی تابش

تا غروب

رویا می بافم

 

خوابت را بگو

شاید اشارت سرو

به باد نبود

 

منجمدِ میهمان نا خوانده

تصویر می شویم

 

خاطرت باشد

قبل رفتن

گلدانت را به آب

آفتاب و آواز

آراسته کنم

 

شب پیش

خواب دیدم

خواب می بینی...