۱۳۹۳ تیر ۲۲, یکشنبه

آماده ... اما ...

چمدان آماده است
کفش هایم ... جفت!
لباس قرمز بپوشم یا بارانیه سیاه؟
موهایم تاب همیشگی دارد
و گونه ام رنگ پریده
 ...آینه با من نبود...
چمدان آماده است
و گلدان ها سیرابِ سیراب
_ بوی تنباکو می آید _
همسایه مرا ندیده ، مُرد .
گهواره ی عروسک مهتاب
جیر جیر می کند .
چمدان آماده ... کفش هایم جفت
اما... پای سُربیم
ایستاده است
و سوراخ چپ ، بالای سینه ام
سووووووز می زند.

هیچ نظری موجود نیست: