۱۳۸۷ اسفند ۶, سه‌شنبه

اتاقک منتظر

1
2
3
لبخند
و ثبت تصویر
بر نقره های جادویی کتابش ....
لباسی قرمز بر تن داشتم
با شب کلاهی که به ارغوان می مانست
پلک زدیم و نور همه جا بود
عکسی دیگر
که صبوریش بر چشم هایمان ....
1
2
3
شیشه پنجره ی پس زمینه شکست
شیطنت کودک جهان
زمانی دیگر
بر چشم هایی منتظر
همه صبور لحظه ای عاری از رنگ
در هیجان رنگ دانه های بی نصیب
1
2
3
نوری نبود ...
گناه بر ما نیست
اتاقک بی پنجره نسوخت
به انتظارمان
دیوار کاهگلی اتاق
چه شادمانه می نگرد
به کلاه ارغوانیم
با چشم هایی بسته
و لبخندی در راه مانده

هیچ نظری موجود نیست: