۱۳۹۱ دی ۳۰, شنبه

نقاشی



نیم لبخند و نیم اشک
خورشید خاکستری نقاشیم

رودخانه اش آبی
بی ماهی ...

سیب های درخت نوپایش
میهمان دارد

خانه اش تاریک
همسایه ندارد

گوشه ی از یاد رفته ی نقاشیم 
 
دخترکی با موهای بافته
تا نوک پا 
و دامنی آن قدر بلند
که همه ی خاطره ها را می پوشاند 
دور از چشم خدا و آینه
می خندد!

هیچ نظری موجود نیست: