۱۳۹۱ آذر ۱۲, یکشنبه

سفر



خواب پریشان سفر

همسایه عبور ناهنجار کفش هایش را
تکرار می کند

صبح به یاد آورد
چهار چوب رنگ پریده ی پنجره
اسطوره را
با صدای شاملو

لبه حوضچه ی ماهی ها
کلاغ نو بلوغ
فلسفه می خواند

سپید برخانه کشیده
عروس سالخورده ی همسایه
که پنهانی
از ماه باردار است ...

هیچ نظری موجود نیست: