خواب پریشان سفر
همسایه عبور ناهنجار کفش هایش را
تکرار می کند
صبح به یاد آورد
چهار چوب رنگ پریده ی پنجره
اسطوره را
با صدای شاملو
لبه حوضچه ی ماهی ها
کلاغ نو بلوغ
فلسفه می خواند
سپید برخانه کشیده
عروس سالخورده ی همسایه
که پنهانی
از ماه باردار است ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر