۱۳۸۷ بهمن ۸, سه‌شنبه

در کنار شما !

وقتی نیست برای زمان
گام ها معنی دار شکایت
که سخت
در الامان ویرانه ها
طغیان کردند ارواح بشری
وقتی نیست

از چون و چرای آفرینش حرفی
کلمه ای
شعری
سخاوت داشت خورشید
بی قرار باران بود
دستکاری صادقانه باد

بر ثانیه ها
که عاشق باشند
وقتی نیست
شهامت بر گلوگاه مرد
حکایتی بود

عریان
که می پرستیدند
چشم بند تاریخ بر گام هایم
وقتی نمانده
دست به دیوار
لبریز آلام دروغین جهان
زمان بر باد رفته ی ویران
یادگار کبوترهای سپید کاغذی
وقتی نیست
در سکوت حضورتان

بر باد خواهم رفت

هیچ نظری موجود نیست: